“بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است” تصویری که از خداوند در قرآن مجید رسم شده است , متفاوت با تصویری است که بعضی ادیان بزرگ دیگر نمایش می دهند. بر طبق نظر مسلمانان, رفتار خداوند مجموعه ای است از عشق و محبت به انسانهای خوب و ابراز انزجار از انسانهای بد. به این موضوع حداقل در چهل آیه از آیات قرآن بر مبنای تصویری روشن از انسانهای خوب و بد اشاره شده است. هدف این مقاله این است که این تصویر از انسانهایی که خداوند آنها را دوست دارد برمبنای آیاتی از قرآن تصویر شود. همانطور که در دو آیه بالا به آن اشاره شده است, قدم اول برای دریافت عشق خداوند, دنبال کردن مسیری است که پیامبرانش به ما نشان داده اند. این زیباترین تصویری است که می توان از عشق دو طرفه خالق و مخلوق ترسیم کرد. اگر خداوند را دوست دارید, قرآن شما را راهنمایی می کند تا خود را آماده دریافت عشق خداوند بکنید. ولی در عین حال به این موضوع نیز اشاره شده است که اگر از راه راستی که پیامبران نشان داده اند پیروی نکنید, مشمول عشق خداوند نخواهید شد. این موضوع, احتیاج به توضیحات بیشتری دارد تا منظور قرآن از راه درست و خصایل انسانهای خوب آشکار شود. شاید بتوان گفت که بارزترین مشخصه انسانهای خوب که در پنج آیه (۱۹۵, ۱۳۴, ۱۴۸, ۱۳و ۹۳) از آیات قرآن به آن اشاره شده است,نیکوکاری نسبت به بقیه انسانهاست. نیکوکاری می تواند کمک به انسانهای فقیر, حمایت از یتیمان و یا حتی احترام به پدر و مادر باشد. علاوه بر این, بر طبق قرآن, انسانهایی که خداوند دوستشان داردانسانهایی هستند که: از خود در برابر گناه محافظت می کنند . از سویی دیگر, خداوند فردی را دوست ندارد که: به او معتقد نباشد . |
قبل از اینکه بخوام حرفِ اصلی رو بزنم ، باید بگم که من در کل دورانِ تحصیلیم کمتر از 10 جلسه تقویتی رفتم و همون حدوداً 10 جلسه به معنایِ واقعیِ کلمه ، اجباراً بوده ... یعنی حتی پیش اومده که مدیر بهم گفته :"پول نمیخوام ، فقط بیا که بقیه از تو یاد بگیرن" :// در این حد یعنی ://
بدترین شرایط برای تقویتی (اجبار و از این مسائلِ جبری) مربوط به پایه هفتم بود! که من به هیچ عنوان ، زیرِ بارِـش نرفتم و قبول نکردم! و صد هزار تومن رو حتی یک ریال ندادم! از مدیری که هفتم دیدم تا به حال ، بدتر و اجبارکنندهتر ندیدم ... همون چند جلسهای هم که هفتم رفتم [بخاطر حرفِ مدیر و تقلیدِ بچهها!!] ، کلاسهای تقویتیـش هیچ دردی رو از من دوا نکرد به هیچ عنوان!!!
و حالا امسال ؛ میگن تقویت اجباری هست! که خب خیلیها این رو میگن :دی نکته مسخرهاش اینجاست که همممممهی بچهها ، دوباره تکرار میکنم که همهی بچهها رفته بودن و فقط من غایب بودم!!! یعنی یه دبیرستانی ، یه دوم دبیرستانیِ قدیم ، باید اینقـدر ترسو باشه که جرئت غیبت در جلسه اول رو هم نداشته باشه؟! ... همین ظهر امروز ، نمیدونم مدیر یا معاون یا هرکسِ دیگهای ؛ زنگ زده بود تهدید!! یعنی توبیخ و تنبیه که چرا نیومدی پسر بد؟ :دی
اولش که گفت چرا شرکت نکردی؟! که خیلی واضح هستش به نظرم! منم گفتم به نظرِ خودم[جلویِ دبیر چرا ولی جلویِ کادر مدرسه مخصوصاً اگه آدم بیخودی باشه ، فروتنی نکردم و نمیکنم!] هیچ نیازی به این کلاسایِ تقویتی ، اونم وسطِ تابستون درحالی که هنوز کتابی نیومده و هنوز مهر شروع نشده ، ندارم! هیچ نیازی نمیبینم واقعا!!
بعد از یه مکثِ دوثانیهای گفت که : تو اولین کسی هستی که این حرف رو میزنی ، الان اولین دوره هستین ، اولین هستین که این پایه رو تجربه میکنین ، سال بعد و بعدتر هم اولین هستین! [اینقدر حرفاش مسخره بود که فقط کلیاتش یادم مونده!!] الان همهی دبیران ما از محتوا خبر دارن! و میدونن که چی باید درس بدن!!
+و خیلی صریح و بدونِ تعارف گفتم که : هفتم هم اولی بودیم! آخه دارین از اولین بودن میترسونید بچه ها رو؟! اولی هم باشیم که دلیلی بر مفیدبودنِ تقویتی نیست!
- به هرحال ما در حینِ ثبت نام هم به همه گفتیم که این اجباری و لازمه ، حالا شما دیروز نبودی ما تویِ صبحگاه حرفایی زدیم و شما ....
پریدم وسطِ حرفش که : اتفاقاً من دو سه تا آشنا یعنی رفیق اونجا دارم و خبر دارم که چی گفتید [میخواستم بگم که خبر دارم سرِ صف تهدید کردید که امتحان میگیریم و اگه نتونید قبول بشید ثبت نامتون باطل میشه ... آخه عقل کل کدوم آدمیزادی میتونه وسطِ سال به بهونه اینکه طرف تویِ تقویتی نبوده و بخاطر اینکه از رویِ هوا و پیشنویسِ کتابها نخونده ، ثبت نامش رو باطل کنین!؟]
خیلی بی منطقانه گفت : میخوای میانبر بزنی؟ اینطوری نمیشه هاا
+میانبر چیه! خب شما حرفتو بزن ... منم فکر میکنم
- به هر حال حضور شما در کلاس لازمه و فردا حتما بیا ... منتظریم فردا!!
+ باشه چشم ! خدا نگهدار!!!
::
مسخره ترین نکته ای که وقتی داشتم تلفنی حرف میزدم نمیدونستم این بود که این صد و بیست تومن فقط برای شش جلسه توی تابستونه!!! و من هرگز حاضر به دادن همچین پول یامفتی نیستم!! حالا دیروز مثلا چه کاری کردن تو تقویتی؟! به گواه رفیقم, سوال و جواب گفتن, بچه ها هم توی آچار نوشتن!! آخه این شد کار؟! این شد درس؟ آخه برای همچین چیزی اینقــــدر پول میگیرن؟ وقتی هنوز کتابی علنا و به صورت رسمی نیومده این چه معنی میده از روی پیش نویس سوال دادن آخه:| اصلا حق همچین کاری رو هیچکس نداره :|||
+ میدونم کلاسای خصوصی قیمتش بالاتره حتی!! ولی من نمیخوام برم! همین کلاسای عادی که از مهر باید شروع بشه , کفایت میکنه :|||
++ این پول رو آدم برداره کتاب کمک آموزشی برای هر درسی بگیره هم خیــــــلی بیشتر بدرد میخوره و هم اینقدر زیاد در نمیاد!!!
+++ ما هفتم , صد تومن بود برای کل سال (همه ی پنج شنبه ها) ! اونوقت من نرفتم چون بدردم نمیخورد!!! حالا برای شیش جلسه که یه جلسه اش هم از دست رفته , صد و بیست هزار تومن؟؟؟ چرا اینقدر کادر مدرسه اخاذی میکنن از اولیا؟!! من خودم عقلم اجازه همچین کاری رو بهم نمیده!!!
++++ توی این مدرسه فقط روی شعور و درک یکی از معاونا میتونم حساب کنم! امیدوارم مثل هفتم مسخره بازی پیش نیاد :|